loading...

سايت تفريحي|تظاهر|اس ام اس|فيلم|سريال|خنده

ماجرای علی کریمی و دخترک گل فروش رفتارهای متمایز کریمی نسبت به سایر فوتبالیست ها نتنها در زمین فوتبال بلکه در خارج از مستطیل سبز هم او را علاوه بر مشهور بودن به یک چهره محبوب تبدیل کرده است.

آخرین ارسال های انجمن
حسین بازدید : 1056 یکشنبه 09 بهمن 1390 نظرات (0)

ماجرای علی کریمی و دخترک گل فروش

ماجرای علی کریمی و دخترک گل فروش
رفتارهای متمایز کریمی نسبت به سایر فوتبالیست ها نتنها در زمین فوتبال بلکه در خارج از مستطیل سبز هم او را علاوه بر مشهور بودن به یک چهره محبوب تبدیل کرده است.

جام نیوز: هیچوقت یادم نمی‌رود بلوار میرداماد را به سمت خیابان شریعتی رانندگی می‌کردم. وقتی به چراغ قرمز 180 ثانیه‌ای‌اش برخورد کردم عصبی شدم. تازه از محل کارم تعطیل شده بودم و خیلی خسته بودم.
داشتم دیالوگ‌های معمولم در مورد چراغ قرمزها و ترافیک‌های تهران را زمزمه می‌کردم که کودکی رو به من کرد و گفت: «آقا فال می‌گیری» چند قدم آن طرف‌تر دخترک گلفروش با شاخه‌های لاله صدا زد: «آقا گل بخر دیگه... خواهش می‌کنم». جمله‌اش تمام نشده بود که با غرور تمام، شیشه پنجره را بالا دادم تا صدایشان را نشنوم و مزاحم نشوند! وقتی چنین برخوردی را از من دیدند بی‌خیال شدند و رفتند سراغ راننده اتومبیل کناری‌ام.
BMW بود. رنگ قرمز و مدل ماشین سبب شده بود تا از سایر ماشین‌ها متمایز گردد.
پس از چند ثانیه دیدم پسرک فالگیر با صدای بلند گفت: «بچه‌ها ... بچه‌ها بیایین علی کریمیه... بازیکن پرسپولیس...» در یک چشم به هم زدن، پنچ شش نفر از کودکان کار، دور ماشینش را گرفتند. من هم بی‌اختیار سرم را چرخاندم تا عکس‌العمل علی کریمی را ببینم. او با لبخندی دنباله‌دار از همه کودکان فال و گل و شکلات گرفت تا آنها را خوشحال کند. چراغ سبز شد و بچه‌ها هنوز بی‌خیال کریمی نشده بودند. علی کریمی که با بوق ماشین‌های پشت سرش مواجه شده بود، اتومبیلش را حرکت داد و بعد از چراغ قرمز، ماشینش را نگه داشت. من هم از روی کنجکاوی پشت سر جادوگر ایستادم.
کاپیتان پرسپولیسی‌ها از ماشین پیاده شد و دخترک گلفروش را بوسید و پسری که آدامس می‌فروخت را بغل کرد. امضا داد و تمام گل‌های لاله گلفروش را خرید و چند فال حافظ هم گرفت. برایم عجیب بود. مگر می‌توان باور کرد جادوگر که گاهی حوصله خودش را هم ندارد اینطور برخورد کند؟
دخترک گلفروش از فرط خوشحالی نمی‌دانست چکار کند و بالا و پایین می‌پرید. کریمی که دیگر نمی‌دانست چکار کند، با صدایی خش‌دار گفت: «بچه‌ها باید بروم سر تمرین. دیرم شده.» خداحافظ... خداحافظ» کودکان کار نیز با تشویق چند ثانیه‌ای علی کریمی... کریمی دوستت داریم، او را بدرقه کردند.



گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
منبع:jamnews.ir

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
برترین مطالب روز را برای شما عزیزان در وبلاگ جمع آوری کردیم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • مدارک اجاره خودرو
  • بزرگترین سایت تفریحی در ایران شادیا
  • سايت آموزشي تفريحي
  • بهتـــــرین ها♥___o
  • دانلود فيلم و سريال و موزيک ويدئو با لينک مستقيم
  • ❤❤❤ کره پیکس ❤❤❤
  • مجله اینترنتی هایپرسان
  • عکسها و مطالب داغ روز
  • ایــــران کیدذ | سایت تفریحی سرگرمی
  • █▓▒░سایت تفریحی ترول تی ░▒▓█
  • در هم بر هم
  • دانلود
  • ♥♥♥ مستر پاتوق ♥♥♥
  • دنیای تفریح و سرگرمی
  • بروزترین پایگاه تفریحی سرگرمی
  • میناب میکرو
  • ♥♦♣دانلود والپیپر♥♦♣
  • وبلاگ آموزشی اول ابتدایی
  • ارتش مخفی
  • مرکز پژوهش ونشر فرهنگ اسلامی
  • آبادانجلس
  • بیداری اندیشه
  • سایت تفریحی فانی فاز
  • شاپرک
  • تقدیر یا ؟؟!!!
  • آخرین اخبار استخدامی
  • سایت تفریحی و سرگرمی دریا فان
  • بهترین و جالب ترین مطالب
  • ساسان اس ام اس
  • طراحی سایت
  • مجله ی اینترنتی پیچک
  • سایت تفریحی البرز پاتوق
  • بزرگترین وبلاگ تفریحی
  • لپ تاپ و شارژ رایگان
  • سایت تفریحی البرز پاتوق
  • افزایش رایگان بازدید و پیج رنک سایت
  • خوش امدید
  • lililililillترفندستانlililililil
  • بزرگترین سایت دانلود بازي و برنامه هاي اندرويد
  • پروانه عشق
  • وب سرگرمی تفریحی nimrooz
  • اس ام اس های روز
  • عكس
  • دانلود سریال جدید
  • بزرگترین کامیونیتی ایرانیان مقیم استرالیا
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • نظرسنجی
    بهترین خواننده پاپ؟
    کدهای اختصاصی