آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
موضوعات
آرشیو
امکانات جانبی
جدید ترین مطالب
درباره ما
|
غضنفر ميخواسته تو يك اداره دولتي استخدام شه، ميبرنش گزينش. اونجا يارو ازش ميپرسه: شما وقتي ميخواين وارد مستراح شيد، با پاي راست وارد ميشيد يا با پاي چپ؟ غضنفر هول ميشه، ميگه: شما منو استخدام كنيد، من با سر وارد ميشم!
پلیس راهنماییی جلو غضنفر رو می گیره میگه: كارت ماشین، گواهینامه، معاینه فنی، بیمه… غضنفر میگه: چیكار كنم؟ جمله بسازم؟
غضنفر ?سال میره سربازی كارتشو كه میدن میگه: ای بابا اینو كه دارم گواهینامه میخوام
غضنفر داشته دعا می كرده، میگفته: خدایا مرا نیامرز… میگن: بابا این چه جور دعا كردنه!؟ میگه: آخه دارم شكسته نفسی می كنم
غضنفر ماهی خورد می كرد یه دفعه ماهی تكون می خوره ماهی را میكنه تو سطل آب بهش میگه: خفه شو بمیر
غضنفر عقب عقب راه می رفته، ازش می پرسند: چرا اینجوری راه میری؟ میگه: آخه بچهها میگن از پشت شبیه آلن دلونی
غضنفر میخ میره تو پاش، نمیتونه درش بیاره با چكش میزنه كجش میكنه
به غضنفر میگن: نفت طلای سیاه است. غضنفر فردا یه 5 لیتری میاندازد گردنش
غضنفر مست میكنه شنگول میشه گرگه میاد میخورتش
یه روز مدیر مهد كودك به یكی از بچه ها میگه:
تو مامان داری؟ میگه نه!
میگه بابا داری؟ میگه نه!
مديرمیگه پس چی داری؟ میگه جیش دارم!!!!
لباسها در آب کوتاه میشوند و برنجها دراز.
در درازای زندگی لباس باش ودرپهنای آن برنج
و اگر عمق این پیام را نفهمیدی
بدان که تنها نیستی، چون منم نفهمیدم! :)
کاش الآن کنارم بودیو واسم لالایی میخوندی
منم با لگد میزدم بهت میگفت گمشو مگه من بچه م ؟! جمع کن این لوس بازیا رو :خخخخ
…
وای حال میده دختره داره میره عروسی دو تا دستتو صابونی کنی
مطالب پربازدید
نظرسنجي
مطالب تصادفی
عضويت سريع
لینک دوستان
تبلیغات متنی